بهار ولایت

بهار، همه طراوتش را مدیون یک گل است: گل زیبای نرگس.

بهار ولایت

بهار، همه طراوتش را مدیون یک گل است: گل زیبای نرگس.

.نمى‏دانید؛


نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى سیاهى چادرم، دل مردهایى که چشمشان به دنبال خوش‏رنگ‏ترین زن‏هاست را مى‏زند.

نمى‏دانید چقدر لذت‏بخش است وقتى وارد مغازه‏اى مى‏شوم و مى‏پرسم: آقا! اینا قیمتش چنده؟ و فروشنده جوابم را نمى‏دهد؛ دوباره مى‏پرسم: آقا! اینا چنده؟ فروشنده که محو موهاى مش‏کرده زن دیگرى است و حالش دگرگون است، من را اصلاً نمى‏بیند. باز هم سؤالم بى‏جواب مى‏ماند و من، خوشحال، از مغازه بیرون مى‏آیم.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى مردهایى که به خیابان مى‏آیند تا لذت ببرند، ذره‏اى به تو محل نمى‏گذارند.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى شاد و سرخوش، در خیابان قدم مى‏زنید؛ در حالى که دغدغه این را ندارید که شاید گوشه‏اى از زیبایى‏هاتان، پاک شده باشد و مجبور نیستید خود را با دلهره، به نزدیک‏ترین محل امن برسانید تا هر چه زودتر، زیبایى خود را کنترل کنید؛ زیبایى از دست رفته‏تان را به صورتتان باز گردانید و خود را جبران کنید.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى در خیابان و دانشگاه و... راه مى‏روید و صد قافله دل کثیف، همره شما نیست.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى جولانگاه نظرهاى ناپاک و افکار پلید مردان شهرتان نیستید.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى کرم قلاب ماهى‏گیرى شیطان براى به دام انداختن مردان شهر نیستید.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى مى‏بینى که مى‏توانى اطاعت خدایت را بکنى؛ نه هوایت را.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى در خیابان راه مى‏روید؛ در حالى که یک عروسک متحرک نیستید؛ یک انسان رهگذرید.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد این حجاب!

خدایا! لذتم مدام باد.

 

حیا در کلام دانشمندان غیرمسلمان


باتوجه به فضای حاکم برجهان شهوت زدة امروز، اعتراف دانشمندانی که نگرش دینی ندارند به حسن موضوعی مانند حیا بیانگر اهمیت خاص و انکار ناپذیر آن است. البته ما نمی‌گوییم تمام دانشمندان غعیرمسلمان به ضرورت حیا متعرف هستند، ولی اعتراف تعداد اندکی از آنان نیز قابل توجه است.

ویل دورانت، دانشمند آمریکایی می‌گوید:

«حیا یکی از بهترین صورتهای روحی عشق است و تا شکوه درخشندگی بی‌مانندی بالا می‌رود و گاهی برعجیب‌ترین دواعی نفسانی غالب می‌گردد».

پرفسور «اسوالد شوارتز»، پزشک و روان‌شناس اتریشی، در کتاب «روان‌شناسی جنسی» خود می‌نویسد:

«علاوه بر مردم شناسی، تجزیه و تحلیل روان‌شناسی نیز ثابت می‌کند که احساس شرم یکی از صفات عمده نوع بشر است، هیچ قبیله‌ای هر قدر هم بدوی باشد، دیده نشده است که از خود شرم بروز ندهد، بچه‌های کوچک نیز شرم دارند. در طی دوران رشد بشر و همچنین در خلال رشد افراد بر وسعت موضوعاتی که مورد حمایت شرم قرار می‌گیرد، افزوده می‌شود، حمایت وظیفة مخصوصی است که برعهدة شرم‌گذارده شده است».



 

ادامه مطلب ...

مامان دیروز می گفت:
من اصلا خوشم نمیاد که یکی رو صدا کنم و جوابمو نده ، یا اینکه بعدا جواب بده، خیلی ناراحت میشم. تو چی؟
من: خب حتما همینطوره. وقتی یکی رو صدا میکنی و اون جوابتو نده یا دیر جواب بده ناراحت میشی!
مامان: پس چرا وقتی خدا ما رو صدا میکنه دیر جواب میدیم؟ چرا دو یا سه ساعت بعد از اذان نمازمون رو می خونیم؟
من: .........

من که نماز می خونم جوابی نداشتم ، اونایی که نماز نمی خونن چی باید بگن؟!!

چند دقیقه مکث

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند.

وقتی به موضوع "خدا " رسیدند. آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد.

مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟

 

آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه انسان مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می داشت، چرا درد و رنج وجود دارد ؟ . من نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد.

 

مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد . آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده که ظاهرش کثیف و ژولیده بود.

 

مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند. آرایشگر با تعجب گفت: من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم.

 

مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش بلند و اصلاح نکرده پیدا نمی شد.

 

آرایشگر جواب داد: آرایشگرها وجود دارند ! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.

 

مشتری تائید کرد: دقیقاً ! نکته همین است. خدا هم وجود دارد ! فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.

تنها تو را می خوانم ....

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم

 

گفتی: ... فَإِنِّی قَرِیبٌ...

     .:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم 

 

گفتی:

ادامه مطلب ...