بهار ولایت

بهار، همه طراوتش را مدیون یک گل است: گل زیبای نرگس.

بهار ولایت

بهار، همه طراوتش را مدیون یک گل است: گل زیبای نرگس.


از امام صادق (ع) روایت شده است: از گناهان حقیر و ریز پرهیز کنید (و آنها را سبک نشمارید) که مرتکبین آنها (بدون توبه) آمرزیده نشوند.» (یکی از شاگردان امام) می گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: گناهان حقیر و ریز چیست؟

  ادامه مطلب ...

خدایا دعا نمیکنم

خدایا دعا نمیکنم که دیدار روی مهدی نصیب من بفرما چرا که شمر هم امام زمان خود را دید

دعا میکنم معرفت امام زمانم را به من عطا فرما که ندیده هم مطیع و عاشقش باشم

اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی

ای فریاد رس!



ای فریاد رس!
کجاست مردی که ویرانه ها را برکشد،
ستمها را بشوید،
دست ضعیفان را بفشارد،
جاده ها را بکوبد؟
کجاست آنکه پایه های ستم را در هم می شکند؟
مرد غریبی که دوستان خدا را
از گوشه ی تنهایی و غربت
به بلندای خلافت بر زمین برساند
و دشمنان خدا را
به قعر ذلّت افکند؟
(فرازی از دعای زیبای ندبه)


حضرت فاطمه علیها السّلام فرمودند:

مَنْ أصعَدَ الی اللهِ خالِصَ عبادَتهِ اهبطَ اللهُ لَهُ افضَلَ مصلَحَةِ.

هر کس عبادات و کارهای خود را خالصانه برای پروردگار خویش انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت ها و برکات خویش را برای او تقدیر نموده و نازل می کند

وصیت امام جعفر صادق


امام صادق

وصیت امام به سفیان ثورى :

سفیان مى‏گوید: صادق، فرزند صادق یعنى جعفر بن محمد علیهما السلام را دیدار و عرض کردم: اى فرزند رسول الله! مرا توصیه و سفارش بفرمائید.

امام: اى سفیان! شخص دروغگو مروت و مردانگى، و آدم بیحال دوستى و رفاقت، و انسان حسود راحتى ندارد، و شخص بد اخلاق، به سیادت و آقائى نمى‏رسد.

سفیان: باز بفرمائید.

امام: اى سفیان! به خدا اطمینان داشته باش تا مؤمن راستین شوى و به قسمت خدا راضى باش تا بى نیاز گردى و با همسایه‏ات به خوبى رفتار کن تا مسلمان شمرده شوى و هرگز با شخص فاجر و نابکار هم صحبت و رفیق مباش که او فجور و زشتکارى به تو یاد مى‏دهد و همیشه در مسائل زندگى با کسانى که از خدا خشیت دارند، مشورت کن.

سفیان: باز بفرمائید.

امام :اى سفیان! هر کس خواهان عزت باشد بدون قوم و خویش، و بى نیازى بخواهد بدون مال و دارائى، و طالب شکوه و عظمت باشد بدون سلطنت و حکومت، باید از چهار چوب ذلت و خوارى معصیت بیرون آید و به دایره عزت طاعت الهى قدم بگذارد .
یک روز سفیان به امام صادق (ع) عرض کرد: از حضورتان نمى‏روم مگر آنکه مرا حدیث بفرمائید.

امام فرمود: من براى تو حدیث بازگو مى‏کنم، ولى زیادى حدیث تو را سود نمى‏بخشد.

اى سفیان! هرگاه خداوند نعمتى به تو عطا کرد و تو دوست داشتى که آن نعمت براى تو پایدار بماند، پس فراوان حمد و سپاس خدا را به جاى آور که خداوند عزوجل در قرآن مى‏فرماید: «لان شکرتم لازیدنّکم» (اگر سپاس گوئید بر (نعمت) شما مى‏افزائیم). و{ ابراهیم 7}

اگر روزى تو اندک شد و دیر به تو رسید، زیاد استغفار کن که در قرآن مى‏فرماید: استغفروا ربکم انه کان غفاراً یرسل السماء علیکم مدراراً و یمددکم بأموال و بنین و یجعل لکم جنات و یجعل لکم أنهاراً . (از خداوند طلب مغفرت کنید که او{  البقره 171} بسیار عفو کننده است. آسمان را براى شما مى‏باراند و شما را با دارائیها و فرزندان کمک و یارى مى‏کند و براى شما باغها و بهشتها قرار مى‏دهد و رودها و چشمه‏ها جارى مى‏سازد).

اى سفیان! هرگاه از دست سلطان و جبارى محزون و دلگیر شدى زیاد «لاحول ولا قوة الا بالله» بگو که آن کلید فرج و گشایش و گنجى از گنجهاى بهشتى است .

سفیان پس از شنیدن این نصایح و وصیتها با حرکات دستش مى‏گفت سه سفارش و چه سفارشهائى !