از امام صادق (ع) روایت شده است: از گناهان حقیر و ریز پرهیز کنید (و آنها را سبک نشمارید) که مرتکبین آنها (بدون توبه) آمرزیده نشوند.» (یکی از شاگردان امام) می گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: گناهان حقیر و ریز چیست؟
وصیت امام به سفیان ثورى :
سفیان مىگوید: صادق، فرزند صادق یعنى جعفر بن محمد علیهما السلام را دیدار و عرض کردم: اى فرزند رسول الله! مرا توصیه و سفارش بفرمائید.
امام: اى سفیان! شخص دروغگو مروت و مردانگى، و آدم بیحال دوستى و رفاقت، و انسان حسود راحتى ندارد، و شخص بد اخلاق، به سیادت و آقائى نمىرسد.
سفیان: باز بفرمائید.
امام: اى سفیان! به خدا اطمینان داشته باش تا مؤمن راستین شوى و به قسمت خدا راضى باش تا بى نیاز گردى و با همسایهات به خوبى رفتار کن تا مسلمان شمرده شوى و هرگز با شخص فاجر و نابکار هم صحبت و رفیق مباش که او فجور و زشتکارى به تو یاد مىدهد و همیشه در مسائل زندگى با کسانى که از خدا خشیت دارند، مشورت کن.
سفیان: باز بفرمائید.
امام :اى سفیان! هر کس خواهان عزت باشد بدون قوم و خویش، و بى نیازى
بخواهد بدون مال و دارائى، و طالب شکوه و عظمت باشد بدون سلطنت و حکومت،
باید از چهار چوب ذلت و خوارى معصیت بیرون آید و به دایره عزت طاعت الهى
قدم بگذارد .
یک روز سفیان به امام صادق (ع) عرض کرد: از حضورتان نمىروم مگر آنکه مرا حدیث بفرمائید.
امام فرمود: من براى تو حدیث بازگو مىکنم، ولى زیادى حدیث تو را سود نمىبخشد.
اى سفیان! هرگاه خداوند نعمتى به تو عطا کرد و تو دوست داشتى که آن نعمت براى تو پایدار بماند، پس فراوان حمد و سپاس خدا را به جاى آور که خداوند عزوجل در قرآن مىفرماید: «لان شکرتم لازیدنّکم» (اگر سپاس گوئید بر (نعمت) شما مىافزائیم). و{ ابراهیم 7}
اگر روزى تو اندک شد و دیر به تو رسید، زیاد استغفار کن که در قرآن مىفرماید: استغفروا ربکم انه کان غفاراً یرسل السماء علیکم مدراراً و یمددکم بأموال و بنین و یجعل لکم جنات و یجعل لکم أنهاراً . (از خداوند طلب مغفرت کنید که او{ البقره 171} بسیار عفو کننده است. آسمان را براى شما مىباراند و شما را با دارائیها و فرزندان کمک و یارى مىکند و براى شما باغها و بهشتها قرار مىدهد و رودها و چشمهها جارى مىسازد).
اى سفیان! هرگاه از دست سلطان و جبارى محزون و دلگیر شدى زیاد «لاحول ولا قوة الا بالله» بگو که آن کلید فرج و گشایش و گنجى از گنجهاى بهشتى است .
سفیان پس از شنیدن این نصایح و وصیتها با حرکات دستش مىگفت سه سفارش و چه سفارشهائى !