ما مصطفی را با حاجآقا خوشوقت آشنا کردیم، ولی خودش شده بود پایه مجلس حاجآقا.
یک جلسه که دور حاجآقا جمع شده بودیم، مصطفی پرسید «حاجآقا، یه ذکر بده شهید شیم.»
حاجآقا گفت «شما اول کارتون رو تموم کنید، بیاید بهتون میگم چیکار کنید که شهید شید.»
نمیدانم، شاید همان جملهای که حاجآقا گفت ذکر شهادت بود. حتما مصطفی کارش را تمام کرده بود.